این سخنرانی تلویزیونی ملکه در بحبوحه همهگیری بود که حجت را بر من تمام کرد. ما که از ترس این ویروس به ظاهر مرگبار که کل جهان را درنوردیده بود در خانههایمان حبس شده بودیم، این حرفهای اطمینانبخش را از او شنیدیم: «روزهای بهتر بازمیگردند، دوباره کنار دوستانمان خواهیم بود، دوباره خانوادههایمان را میبینیم، دوباره همدیگر را میبینیم.»
این پیام نمادی از رهبری آرام و با متانت او در طول هفت دهه بود.
تقریبا برای همه ما ملکه، جایی در پسزمینه حیات ملیمان حضور داشت. شاید بیشترمان اغلب حتی به خودمان زحمت نمیدادیم به او فکر کنیم، اما حضور پایدار او ثبات و دوامی مهمتر از آنچه تصور میکنیم پدید آورد.
البته ملکه بخش اصلی زندگی من بود. بیش از ۳۰ سال از او و خاندان سلطنتی نوشتم. با او به سراسر جهان سفر کردم و دیدم که چه ماهرانه پرچم بریتانیا را به اهتزاز درآورد. او بهترین سفیر این کشور بود.
برخی از این سفرها واقعا تاریخی بودند؛ سفرش به ایرلند در سال ۲۰۱۱ یکی از حساسترین و سرنوشتسازترین سفرها بود. تعدادی هم بیشک خستهکننده و ملالآور بودند. یادم میآید که ملکه و دوک ادینبورگ در جریان یک نمایش فرهنگی بسیار طولانی در وینیپگ کانادا تقریبا یخزده بودند، با نگرانی دیدم که با وجود بارانهای موسمی و لغزندگی پیادهروها در سیدنی به پیادهرویاش ادامه داد. ولی هیچوقت از لبخند زدن، دست تکان دادن و بازی در نقشی که با تصمیم عمویش ادوارد هشتم برای کنارهگیری از سلطنت نصیب او شد، دست برنداشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از خاطرهانگیزترین این سفرها، سفرش به آفریقای جنوبی در ۱۹۹۵ بود. من یکی از روزنامهنگارانی بودم که به بریتانیا، قایق تفریحی سلطنتی دعوت شده بودم تا در آغاز این سفر با ملکه گفتوگو کنم. تا آن روز ندیده بودم برای هیچ سفری تا این حد سرحال، هیجانزده و مشتاق باشد. گفت نزدیک به ۵۰ سال است که میخواهد به آفریقای جنوبی بازگردد – فقط یک بار در سال ۱۹۴۷ همراه پدر و مادر و خواهرش به آنجا رفته بود.
این دیدار دوباره توفیق چشمگیری بود؛ رابطه دوستانه واقعی با نلسون ماندلا برقرار کرد و او یکی از معدود افرادی شد که از آن به بعد او را «الیزابت» صدا میکرد و ملکه هم به او «نلسون» میگفت.
کسی از سران کشور را نمیشناسم که به اندازه ملکه از وجاهت جهانی برخوردار باشد. همه جای دنیا او را میشناسند و بسیاری جاها تحسینش میکنند. با اینکه خانوادهاش غالبا با طلاق و ماجراهای خصوصیشان آبروی سلطنت را بردهاند، اما اعتبار او نامخدوش مانده است.
دیدار با ملکه الیزابت دوم کاری که بارها در طول این سالیان انجام دادم به من فرصت داد تا این زن پشت تاجوتخت را برانداز کنم. همیشه حس شوخطبعی زیرپوستی داشت و لبخندش در زندگی واقعی بسیار خیرهکننده بود. همواره تلاش میکردم داستان یا حکایتی برایش تعریف کنم که شوخطبعیاش را تحریک کند. بعضی از این داستانها او را میخنداند، از بعضی دیگر هم خوشش نمیآمد!
شاید مهمترین دستاوردش این بود که در طول سلطنت ۷۰ سالهاش برای بسیاری از ما همچنان یک معما باقی ماند. واقعا نظر او را درباره موضوعهای غیرجنجالی نمیدانستیم. به این ترتیب، او نیرویی متحدکننده بود برای ملتی که غالبا از هم جدا هستند و صدایی رسا و آرامشبخش در شرایط سخت به شمار میرفت.
جنی باند ۱۴ سال خبرنگار سلطنتی بیبیسی بود.
© The Independent